نـــاب اســـ ام اســـ

نـــاب اســـ ام اســـ

اس ام اس جدید ، اس ام عاشقانه ، اس دلتنگی ، اس تنهایی ، اس فلسفی ، اس دلگیری ، اس جدید
نـــاب اســـ ام اســـ

نـــاب اســـ ام اســـ

اس ام اس جدید ، اس ام عاشقانه ، اس دلتنگی ، اس تنهایی ، اس فلسفی ، اس دلگیری ، اس جدید

داستان آموزنده پروانه و جالب آبان 92

داستان آموزنده پروانه و جالب آبان 92

یک روز سوراخ کوچکی در یک پیله ظاهر شد.

شخصی نشست و چند ساعت به جدال پروانه برای خارج شدن از سوراخ کوچک ایجاد شده درپیله نگاه کرد.

سپس فعالیت پروانه متوقف شد و به نظر رسید تمام تلاش خود را انجام داده و نمی تواند ادامه دهد.

آن شخص تصمیم گرفت به پروانه کمک کند و با قیچی پیله را باز کرد.



ادامه در ادامه مطلب ....

 

ادامه مطلب ...

داستان های جدید و مفهومی

داستان های جدید و مفهومی (۶ مورد داستان جالب)





روزی مردی، عقربی را دید که درون آب دست و پا میزند، او تصمیم گرفت عقرب را نجات دهد،اما عقرب انگشت اورا نیش زد.مرد باز هم سعی کرد تا عقرب را از آب بیرون بیاورد، اما عقرب بار دیگر او را نیش زد.

رهگذری او را دید و پرسید: برای چه عقربی را که نیش میزند نجات میدهی؟

ادامه داستان در ادامه مطلب …


 

ادامه مطلب ...

داستان آموزنده “چرخش بخشش”


داستان آموزنده “چرخش بخشش”



روزی پیرمردی فقیر و گرسنه، نزد پیامبر اکرم (ص) آمد و درخواست کمک کرد. پیامبر فرمود: اکنون چیزی ندارم ولی «راهنمای خیر چون انجام دهنده آن است»، پس او را به منزل حضرت فاطمه (س) راهنمایی کرد.

پیرمرد به سمت خانه حضرت زهرا (س) رفت و از ایشان کمک خواست. حضرت زهرا (س) فرمود: ما نیز اکنون در خانه چیزی نداریم. اما گردن ‏بندی را که دختر حمزة بن عبدالمطّلب به او هدیه کرده بود از گردن باز کرد و به پیرمرد فقیر داد. مرد فقیر، گردن ‏بند را گرفت و به مسجد آمد.

پیامبر (ص) هنوز در میان اصحاب نشسته بود که پیرمرد عرض کرد: ای پیامبرخدا (ص)، فاطمه (س) این گردن بند را به من احسان نمود تا آن را بفروشم و به مصرف نیازمندی خودم برسانم. پیامبر (ص) گریست. عمّار یاسر با اجازه پیامبر (ص) گردن بند را از پیرمرد خرید.

  ادامه مطلب ...