نـــاب اســـ ام اســـ

نـــاب اســـ ام اســـ

اس ام اس جدید ، اس ام عاشقانه ، اس دلتنگی ، اس تنهایی ، اس فلسفی ، اس دلگیری ، اس جدید
نـــاب اســـ ام اســـ

نـــاب اســـ ام اســـ

اس ام اس جدید ، اس ام عاشقانه ، اس دلتنگی ، اس تنهایی ، اس فلسفی ، اس دلگیری ، اس جدید

جوک یه چیز میگی یه چیز میشنوی ...!

جوک یه چیز میگی یه چیز میشنوی ...!






من نمیدونم، چرا هر چیزی رو که فکر میکنم توامتحان درست نوشتم
رو میفهمم غلط بوده،
ولی هرچیزی رو که فکرمیکنم غلط نوشتم درست درمیاد
شما هم اینجورید…!؟

*

*

*

رفته بودم آمپول بزنم، یه دختره اومد آمپولمو بزنه،
معلوم بود تازه کاره!
همینجوری که سرنگوگرفته بود،
لرزون لرزون اومد سمتم وگفت:
بسم الله الرحمن الرحیم
از ترس گفتم:
اشهدان لااله الاالله
انقدرخندیدکه نتونست آمپول بزنه.
خداروشکریکی دیگه اومدزد!

اصن یه وضعی

*

*

*

آخری ندونستیم این پلیس های بزرگراه تو فیلم هشدار برای کبری ۱۱ دقیقا چی کارن
پلیس بزرگراهن؟ پلیس مبارزه با مواد مخدرن؟ پلیس جنایین؟ چیکارن؟؟؟

*

*

*

ﭘﺎﮐﺴﺘﺎﻧﯿﺎ ﺗﻮ ﺷﻨﺎﺳﻨﺎﻣﺸﻮﻥ ﯾﻪ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺗﻮﻟﺪ ﺩﺍﺭﻥ ، ﯾﻪ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺍﻧﻔﺠﺎﺭ

*

*

*

میدونین فرق کلاغ با قناری چیه ؟!

هیچ فرقی ندارن ، فقط قناری سنتی میخونه کلاغ راک !

*

*

*

هر کاری میکنم با شماره و آیدی مردم مچ شوهرمو بگیرم گول نمیخوره
آدم نمیدونه از سلامت شوهرش خوشحال باشه یا از شکستش در مچ گیری ناراحت.
اصن یه وضیه

*

*

*


  

فقط یه ﺍﻳﺮﺍﻧﻴﻪ ﻛﻪ ﻣﻴﺸﻴﻨﻪ ﻳﻪ ﺩﻝ ﺳﻴﺮ ﻏﻴﺒﺖ ﻣﻴﻜﻨﻪ

ﻭ برای عالم و آدم ﺣﺮﻑ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﺭﻩ و آﺧﺮﺷﻢ ﻣﻴﮕﻪ :

ﺍﺻﻼ ﺑﻪ ﻣﺎ ﭼﻪ!ما به کسی کاری نداریم!

هر کی ﻭﺍﺳﻪ ﺧﻮﺩﺵ زندگی میکنه !

*

*

*

ﺍﻳﻦ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﻳﺎﻥ ﻋﺰﻳﺰی ﻛﻪ ﻓﺼﻞ ﺍﻣﺘﺤﺎﻧﺎﺕ ﻓﻴﺴﺒﻮق مبارکو ﺩی ﺍﻛﺘﻴﻮ ﻣﻴﻜﻨﻦ ،
ﺍﻳﻨﺎ ﻫﻤﻮﻧﺎﻳﻴﻦ ﻛﻪ ﺗﻮ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺧﺮﺩﺍﺩ ﻣﺎﻩ ﺳﺮﺷﻮﻧﻮ ﺑﺎ ﺗﯿﻎ ﺍﺯ ﺗﻪ ﻣﻴﺰﺩﻥ

*

*

*

عاقا ما یه روز داشتیم واسه خواهرمون که ۳ سالشه شکلک در میاوردیم یهو دیدم داره سرشو تکون میده
نوچ نوچ هم میکنه
ترسیدم بره زنگ بزنه تیمارستان بیان مارو ببرن.

*

*

*

تو خونه ما همه اتفاق نظر دارن من مسلمون نیستم
ولی با این حال هروقت مادرم میگه یه مسلمون بره نون بخره ،
همه با انگشت منو نشون میدن

*

*

 

*

فقط یه دانش آموز ایرانی می تونه زنگی که امتحان داره یا تکالیفش رو ننوشته بطور سیل آسایی اشک بریزه
اما بعدش زنگ تفریح طوری بخنده و بازی کنه که تا حالا انگار اصلا هیچ غمی در زندگی نداشته!!!
اصن یه وضی!

*

*

*

داداش کوچیکم کلاس اول بود گوشیو برداشته به دوستش زنگ بزنه مامان طرف گوشیو جواب داده،
داداشم میگه ببخشید علی‌ هست؟
مامانه میگه شما؟
میگه من بغل دستیشم!

*

*

*

بچه بودم مادرم گفت برو شربت سانکویک بگیر
منم بی توجه به حرفش رفتم
وسطای راه هرکاری کردم یادم نیومد..
به فروشنده گفتم آقا شربت سامسونگ دارید

*

*

*

ایـن دختـرایـی کـه میگـن بـا هیشـکی نبـودن
چـــرا وقتــی عصبیــشون میکنــی میگــن همتــون مثـل همین؟
نه واقعا چرا؟!

*

*

*

رفتیم امتحان رانندگی…….
یارو بنده خدا بعد از کلی بِلعَخَره قبول شد!!
انقدر خوشحال بود به افسری که امتحان می گرفت
برگشت گفت :
دست درد نکنه کرایه ما چقدر میشه!!؟
هیچی دیگه ماشین با تمام سرنشیا رفت رو هواااا!!!!!!
اصلا یک وضعیتی است.!

*

*

*

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد