اشعار و اس ام اس بمناسبت تاسوعا و عاشورای حسینی

اشعار و اس ام اس بمناسبت تاسوعا و عاشورای حسینی 

حسین جان گوشه ی چشمی که حرف ها دارم

دلم گرفته ٬ فقط شوق کربلا دارم …

*

*

*

درس عاشورا درس زندگیست

درس خوبی وفلاحت بندگیست

اگر چه اندک است طول وقوعش

هزاران درس داد آن با طلوعش

*

*

*

دامن علقمه و باغ گل یاس یکی است

قمر هاشمیان بین همه ناس یکی است

سیر کردم عدد ابجد و دیدم به حساب

نام زیبای اباصالح و عباس یکی است

*

*

*

چون خون گلوی اصغرت را دیدی

با دست خودت روبه خدا پاشیدی

یعنی به خدای خالق خوبی ها

ارزنده ترین هدیَه را بخشیدی

*

*

*

در کوچه ها ، نسیم بهشت محرم است

این شهر بی مجالس روضه جهنم است

شکر خدا که هیاتمان باز دایر است

شکر خدا که بر سر این کوچه پرچم است

*

*

*

یا حسین

سرخی شهادت تو ناپیدا بود

عشق تو اما م کربلا ز یبا بود

تنها سبب زندگی دین قطعاً

پیغام نماز ظهر عاشورا بود

*

*

*

بارِگاه با صفا را عشق است

گنبد و صحن و سرا را عشق است

عرش با آن همه هیبت گوید

حرم کرب و بلا را عشق است

*

*

*

تقدیر در شمشیر پیمان های عاشورا ست

هنگامه ای از خون، بیابان های عاشورا ست

تفسیر چرخش های سر، بر سجده گاه عشق

رقص نماز ظهر ِ چوگان های عاشورا ست

*

*

*

وحشت گرفته بود

تمام وجود اعضای زمین را

و خون میگریست آسمان

و عشق را کشته بودند

فرشتگان گریه می کردند

کسی نبود صدای کودکان را بشنود

گریه شان را ببیند

آرامشان کند

قیامت بود

- عاشورا..

*

*

*

دانی از چه رو گاه گاه آید زلزله

چون زمین هم میکند با نام زینب هلهله

دانی از چه رو گاه گاه توفان می شود

صحنه جنگیدن عباس اکران می شود

یا حسین امشب شب دیدار اوست

او که عالم نقطه پرگار اوست

یا حسین خونت گواهی بر جلالش میدهد

خود نهاد این نام بر تو نام تو تکرار اوست

*

*

*

ماه محرم آمد و دل ها گرفته

دل ها ز داغ غربت مولا گرفته

ماه حسین بن علی باز آمد از راه

عالم برای داغ او عزا گرفته

اشک ها در چشم و اندوهی به سینه

دل ها هوای کربلایش را گرفته

اشکی به پشت پلک هایم جمع گشته

که گوییا انس با عاشورا گرفته

*

*

*

بیایید در ماه محرم اگر زنجیر میزنیم

قبل از آن زنجیر غفلت از پای خود باز کرده باشیم

اگر که سینه میزنیم

قبل از آن سینه دردمندی را از غم و آه پاک کرده باشیم

خوب است اگر اشکی میریزیم

قبل از آن اشک از چهره ی مظلومی پاک کرده باشیم

*

*

*

خواب برخیز که امروز کسی در خواب نیست

ایـن هـمه تشنه لبی ماهیتش از آب نیست

عـطر خون پر شده بر دامــن هر شـاخه ی گل

باغبان غافل از آن گل که بر او اراب نیست