ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
با من شریک شو
در نان هر روزه ی تنهایی ام
پرکن با حضورت
دیوارهای غیاب را
مذهب کن
پنجره ی ناموجود را
دری باش
بالای همه درها
که همیشه می توان آن را
باز گذاشت
دلم
به عظمت باران برایت دلتنگی میکند… ؛
امروز عجیب؛
بی واژه؛
بی حصار… ؛
می خواهمت…
.
.
.
باز باران آمد
از هوا یا ز دو چشم خیسم؟
نیک بنگر!
چه تفاوت دارد . . .
.
.
.
کاش نامت باران بود…
آنوقت تمام مردم شهر هم
برای آمدنت دعا می کردند …!
.
.
…
دِلِ
مَـــــن
کُــــلــبـــۀ بـــارانــیـستـــــــ
…
وَ تُـــــو ،
آن بـــارانِ بــــی اِجــــازهِ ای ؛
کِــــه نـاگــــهــــان دَر اِحــســــاسِ مَـــــــن ،
چِـــکِّــــــه مـــــی کُـــنــــــی…
.
.
.
به باران سپرده ام
وقت آمدنت
هوای کوچه را داشته باشد
گوشم به زنگِ در است
مبادا آهسته بیایی!
.
.
.
تـــو
این روزهــا
برایـم حکم باران را داری..
درست وســط کـویـر،
همون قدر زندگی بخش
همون قدر مــحــال!
.
.
.
باران که بند بیاید
تازه خاطره شروع می کند به چکه کردن…!!
نمک روی زخم ست بارانی که بی تو ببارد!!
.
.
دردناک است باران ببارد خیس شوم و بدانم تو گرمای دستت مال من نیست پای به پای دیگری راه میروی زیر چتری که خودم به تو داده بودم. . .
°•°•°•°•°•°•°•° اس ام اس خیانت °•°•°•°•°•°•°•°
نگرانم! برای روزهایی که می آیند تا از تو تاوان بگیرند و تو را مجازات کنند! نگرانم! برای پشیمانی ات، زمانی که هیچ سودی ندارد! نگرانم! برای عذاب وجدانت، که تو را به دار می کشد وُ می کُشد! روزگاری رنج تو رنجم بود اما روزها خواهند گذشت… و تو آری تو آنچه را به من بخشیدی از دست دیگری باز پس خواهی گرفت! و آنچه که من به تو بخشیدم، هیچگاه نخواهی یافت!
°•°•°•°•°•°•°•° اس ام اس خیانت °•°•°•°•°•°•°•°
من غرورم را به راحتی به دست نیاورده ام که هر وقت دلت خواست خردش کنی غرور من اگر بشکند با تیکه هایش شاهرگ زندگی تو را نیز خواهد زد
اسمس رنج و حسرت های دل
دلــ ـــــم کــه
میگیرد…
به خودم وعــ ــــده های روز خوب را میدهـــ ــم
از همــ ــان وعده های خوبــی که:
سالهــ ــــاست به امیــ ـــد رسیدنشان
تقویــ ــم را خط خطی میکنم…
.
.
.
چشم های گرانت را
خرج رفتنم نکن!
بی تو من
مفت هم نمی ارزم …
پرویز صادقی
.
.
.
بعضی از اشیا حس دارند …
گریه می کنند
…
مثل بالش من …
هر شب غرق اشک است !
.
.
.
پلی چوبی و پوسیده بر رودخانه ای طغیانگرم
چه بیهوده است انتظارِ عبورِ تو . . .
.
.
.
هر شب پتروس شهر من خواب است
وقتی چشمانم چکه می کنند . . .
.
…
.
.
ﺑﻴـــﺸﺘﺮ ﺁﺩﻣﺎ
ﺗﺠﺮﺑﮥ ﻳﻩ ﺷﺐ ﺗﺎ ﺻﺒﺢ ﻧﺨــﻮﺍﺑﻴﺪﻥ ﺭﻭ ﺩﺍﺭﻥ
ﯾﻪ ﺷﺐ ﺗﺎ ﺻﺒﺢ ﺗـــﻮﻱ ﺟﺎ ﻏﻠﺖ ﺯﺩﻥ
ﻭ ﭼﺸﻢ ﺑـﺮ ﻫﻢ ﻧـﺬﺍﺷﺘﻦ !
ﺑﻴـــﺸﺘﺮ ﺁﺩﻣﺎ
ﻫﻤــﻮﻥ ﺷﺐ ﺑﻴﻦ ﺩﻭ ﺭﺍﻫﯽ ﻋﻘـــﻞ
ﻭ ﺍﺣﺴــﺎﺳﺸﻮﻥ ﺑﻪ ﻓﻨـــﺎ ﺭﻓﺘـــﻦ
ﻭ ﺩﯾﮕﻪ ﻫﻴــﭻ ﻭﻗﺖ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻧــﮑﺮﺩﻥ
ﻓﻘــﻂ ﺯﻧﺪﻩ ﺑــﻮﺩﻥ !
.
.
.
یه لحــظــه هایــی تو زندگی هست که سر جمع دو دقیقه هم نبوده
اما یادش یه عــمـــر آدمو داغون می کنه…
- — – — – — – — – — -
در هیاهوی زندگی دریافتم ؛
چه بسیار دویدن ها،که فقط پاهایم را از من گرفت
در حالی که گویی ایستاده بودم ،
چه بسیار غصه ها،که فقط باعث سپیدی موهایم شد
در حالی که قصه ای کودکانه بیش نبود ،
دریافتم،کسی هست که اگر بخواهد “می شود”
و اگر نخواهد “نمی شود”
- — – — – — – — – — -
خدایا ته نشین شد آرزوهایم ، کمی هم بزن زندگی ام را
- — – — – — – — – — -
زندگی چون قفسی است ، قفسی تنگ ، پر از تنهایی
- — – — – — – — – — -
چقدر عبرت در این عروسک هاست، و ما از عروسک کمتریم …
آن ها مرده بودند و زندگی می کردند، ما زندگی می کنیم و مرده ایم …
شقایق ها همیشه داغ داند,داغی ست که در دل راز دارند
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
اگر در رفاقت گناه کرده باشیم نیاز به زندان
نیست
همین حسرت دیدار کـــــــافیست!
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
چقدر شب اضافه می آید وقتی تنهایی!!!
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
چه رفاقت پاکی دارند این کفش ها!
هر کدام گم شود,دیگری آواره می شود
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
گقتی دوستت دارم و من به خیابان رفتم ..فضای اتاقم برای پرواز کافی نبود
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
عاشقش بودم کولش کردم که خسته نشه…پیاده شد گفت:عجب خـــری بود!!
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
عشق رقیصدن به ساز کسی نیست…یک رقص دو نفره است…
گاهی گامی به عقب….گاهی گامی ب جلو….
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
تو انقدر از هرزه ها دوستت دارم شنیدی که عاشقانه های من برایت گزافه ای بیش نبود
پیام های کوتاه دلشکسته و فاز غم جدید
فَقَــــــــــط مَنَــــــــــم
کِــــــ هَمــــــــــیشـــــــه
عــــــــــآشِقِــــــــــتَم
وَلــــــــــی هــــیــچــــوَقــــت
بــــــــــآهـــــآت نیــــــــــستَـــــم . . .
.
.
.
نیستی دلتنگ نمیشوم !
فقط کمی حسود میشوم
کمی هم ظالم
حسادت میکنم به لحظه هایت !
.
.
.
تــــــــا زنـــــــــــده ام مـــــــے نشیـــــنـــــم به انتــــظارت ” عشقـــم”…
شــــایـــد هــم نیـــــایــــــے…
امـــا…
مــــن کـــارم را مـــــے کنـــــم!!
.
.
.
فرهنگ لغتها نیاز به ویرایش دارند
برای معنی دلتنگی احتیاج به این همه کلمه نیست…
دلتنگی یعنی تو!!!
.
.
.
فهمیدم:
عشق هم کمیتی مقداری بوده
که در همان گذشته های دور
لیلی و مجنون تمامش کردند!
.
.
.
وقتـی دلتنگــ هستمــ
چـِقدر ظـآلم مـےشَوم…
حتـّی نمیخواهمــ لحظه اے پیشِ خودتــ بـآشی……….
.
.
.
چه تلخ است
این که سال ها بگذرند
تو
من
در عرض یک خیابان
شانه هایمان به هم بخورد
اما نه تو مرا ببینی
نه من تو را
و با این همه دلتنگی
سهم ما عبور باشد
.
.
.
نیستی که بدانی
عصرها …
برای نوشیدن یک فنجان قهوه ، چقدر تنهایم
.
.
.
دیگر داروها هم گوشه اتاق ساکت نشسته اند
آنها هم می دانند درد های من برایشان لقمه بزرگیست
.
.
.
زیر آوار دلتنگی له شدن هم عالمی دارد !
.
.
.
لعنــــت بــه دنیــایــے کــــه بــراے
↩ عـــزیــز ↪ شــــدن
یـــا بـــایــد دور بــــاشـے
یـــا تـــــوےگـــــور بــــاشـــے☞✘
.
.
جمله ها و استاتوس دپرس و غمگین جدید
باز هم مثل همیشه که تنها میشوم ، دیوار
اتاق پناهم میدهد
بى پناه که باشى قدر دیوار را خوب میدانی !
*
*
*
تو دور می شوی و من در همین دور می مانم …
پشیمان که شدی برنگرد ، لاشه ی یک دل که دیدن ندارد !
*
*
*
چقدر سخته واسه رسیدن به ستارت
تا آسمون بری اما وقتی رسیدی ببینی صبح شده
*
*
*
نبودنت را باور کرده است قلب تنهایم
اما گونه هایم رد نبودنت را حس میکند …
بازگـــــــــــــــرد !
*
*
*
در جـَـــواب اَشک هـــای گـــَرمَم،
که روی گونه هایَم سُرسُره بــازی مــی کَـــردَنــد…
بـِین آن همه آدم،
در آخــــرین دیـــدار ِ رسمـــی مان…
نبایــــد مــی گفـــتـــی:
“دُنــــیای شُمـــا چــِقــَدر قـــَشَنگــــ اَستـــ”
دل اَست دیـگـر
مـــــی شکـــــنــــد…
*
*
*
ﺗﻨﻬﺎ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺩﻧﯿﺎ، ﻗﺎﻧﻮﻥ “ﮐﻪ ﻧﺒﺎﯾﺪ” ﺍﺳﺖ!
ﺩﻟﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺴﯽ ﺗﻨﮓ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ “ﮐﻪ ﻧﺒﺎﯾﺪ” ﺗﻨﮓ ﺷﻮﺩ..
ﺩﺳﺘﺎﻥ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ “ﮐﻪ ﻧﺒﺎﯾﺪ” ﺑﺨﻮﺍﻫﯽ..
ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ “ﮐﻪ ﻧﺒﺎﯾﺪ” ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯽ…
ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺴﯽ ﺍﺷﮏ ﻣﯿﺮﯾﺰﯼ “ﮐﻪ ﻧﺒﺎﯾﺪ” ﺑﺮﯾﺰﯼ..
*
*
دلــــم به حال “مــا” می سوزد ، که “من و تو”
خیلی وقت است تنهایش گذاشته ایم . . .
.
.
.
کابوس امشبم شده ای تو ؛
دوم شخص مفردی که زمزمه ی دوستت دارم را در گوشم نجوا میکرد
و حال میگوید برو …
تک فعلی که هیچگاه انتظار شنیدن صیغه ی امرش را نداشتم !
.
.
.
جمله “بی تو میمیرم” را هیچوقت باور نکن …
من بی تو هنوز زنده ام ،
زنده ای که روزی هزار بار آرزوی مرگ دارد !
.
.
.
گریــــــه شاید زبان ضعـــف باشد
شاید کودکــانه ، شاید بی غــرور
اما هر وقت گونه هــــایم خیس می شـــود
می فهمــــم نه ضعیفم ، نه کودکم ، بلکه پر از احساســـم …
.
.
.
از اینکه به اطاقم بیایی و در را باز کنی
هراس ندارم
فقط
قبل از آمدن تماس بگیر
شاید کمی پیر شده باشم
.
.
.
ادامه مطلب ...